مذهبی

خیلی از انسان ها امروز اولین یکشنبه زندگی خود رو تجربه می کنند و خیلی از انسان ها امروز آخرین یکشنبه زندگی خود را سپری می کنند


من جزء دسته اول نیستم اما شاید جزء دسته دوم باشم، اگر در زمره دسته دومی ها قرار بگیرم هم خوشحال می شم و هم غمگین...


خوشحال می شم از اینکه دیگه مجبور نیستم خیلی از حرف ها، اضطراب ها، نقاب ها، انسان ها،‏ نامردمی ها، نارفیقی ها، بی عدالتی ها و گناه کردن های خودم رو تحمل کنم


و غمگین می شم از اینکه دیگه هیچ وقت خیلی از حرف ها رو نمی شنوم، خیلی از اضطراب های شیرین رو تحمل نمی کنم، خیلی از انسان ها رو در کنارم ندارم، خیلی از دوستانم رو از دست می دم و به خیلی از آرزوهایی که قرار بودم تو لحظات شیرین و خاطره انگیز زندگی من اتفاق بیفتند،‏ نمی رسم


به فضل و رحمت یکتا خداوندگارم ایمان دارم، کمی هم می ترسم، از اعمالم، گفتارم، گناهانم و هرآنچه که ناخواسته مرتکب شدم و بهش فکر نمی کنم اما روزی باید حساب همشون رو پس بدم


از آدم هایی که دلشون رو شکستم می ترسم، از حرفهایی که پشت سر دیگران زدم، از خشم های نا به جا،‏ از دروغ های مصلحتی، از لرزش های ساعتی و از دقایقی که در خواب سپری شد...


اما باز نگاهم به گنبد و بارگاه طلائی توست، اگر در ازای یکی از دیدارهایم به دیدنم بیایی، دیگر چه غمی می توان داشت؟!




 
 

ارسال شده در توسط مهدی آرزو